Memento

متن مرتبط با «نامه دوم زیباکلام به شریعتمداری» در سایت Memento نوشته شده است

مصاحبه

  • مصاحبه ای که کلی انتظارشو کشیده بودم، اونجور که میخواستم پیش نرفت. یه سوتی هم دادم حتی. اما تجربه خوبی بود. یه تلنگر که به خودم بیام و بیشتر آماده بشم. یکم غمگینم که بیشترین تلاشمو نذاشتم و میخوام امروز رو با این غم بگذرونم. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • سفرنامه پاریس (1)

  • مطلب پاریس نیلوبلاگ همیشه تو ذهن من جادویی بود. کتابای مودیانو رو که میخوندم اونقد غرق فضای کافه ها میشدم که خط داستان رو گم میکردم. تصور میکردم خودمو که دارم وسط کوچه های تنگی که دو طرفشو ساختمونای بلند احاطه , ...ادامه مطلب

  • شنبه

  • تنبلی بعضی روزام اعصابمو بهم میریزه. در واقع نمیدونم اعصاب خورده که باعث میشه درس نخونم یا درس نخوندنه که اعصابمو خورد میکنه. بهرحال، جمعه درس نخوندم و امروز تلاش کردم بخونم که نهایتا خوندن هزار خورشی, ...ادامه مطلب

  • به تاریخ دیروز

  • مثلا برنامه بریزیم برا آینده و من هی ذوق کنم.,تاریخ دیروز به میلادی,دیروز به تاریخ پیوست ...ادامه مطلب

  • نامه چهارم

  • سلام بابای عزیزمچقد خوبست که میتوانم برایتان بنویسم و چقد خوبتر که میتوانم هر چه میخواهم بنویسم.اول بگویم که چقدر این روزها فکرم مشغول و گرفتار است. چرا زندگی بعضی وقتا اینقدر پیچیده می شود؟ جاده زندگیم پر پیچ و خم شده. اول وارد دو راهی "ارشد بدهم یا ندهم" میشوی. بعد اگر به جواب مثبت بروی به دو راهی "کنکور" میرسی. اگر جواب منفی بدهی وارد دوراهی "شانس ارشد مستقیم" خواهی شد که آن هم پیچ و خم دارد. امنیت، شبکه، معماری. خب من ِ دانشجوی ِ کارشناسی ِ طفلکی، از کجا بدانم کدام بهتر است و با کدام احتمال حساب کنم که شانسم در کدام بیشتر است. و ته همه اینا هم به من ِ ترم ,نامه چهارم نهج البلاغه,نامه چهارم مریم حیدرزاده,نامه چهارم نوری زاد,چهارمین نامه اوباما به,هفته نامه چهارم دی فومن,واژه نامه چهارم ابتدایی,پاسخ نامه چهارمین المپیاد نانو,شرح نامه چهارم نهج البلاغه,لغت نامه چهارم,نامه نمایندگان چهارمحال ...ادامه مطلب

  • نامه اول

  • بابا لنگ دراز عزیزم سلام، خیلی وقت بود که دلم میخواست برایتان بنویسم، راستش یکجورایی سخت بود. همه یک سال پیش را بکاپ گرفتم و گذاشتم در صندوقچه خاطراتمان و حالا برای شما مینویسم. حرفهای زیادی کنج دلم تلنبار شده. اول بگویم که چقدر دلم میخواست من هم یک بابا شبیه شما داشتم و حالا سخت است که بگویم چقدر خوشحالم. آخر می دانید همیشه ناتوانترینم در بیان احساساتم. هر دفعه که لبخند میزند و غرق عشق میشوم و مثله آدم های لال، با خودم میگویم خب هرکس استعدادی دارد و من اینجا تنبلترینم. از آن تنبل هایی که همه تلاششان را میکنند و نمیتوانند و غصه تنها راهشان است. از حال و , ...ادامه مطلب

  • نامه دوم

  • بابای عزیزم حس میکنم کم کم دارم وارد مرحله گریز از درس می شوم. حدس میزنم غالبا این مرحله همزمان با شروع درس خواندن است. و احتمالا تا تابستان آینده برطرف نخواهد شد. بعد از سه سال دانشجو بودن گمانم تنها دست آوردم همین بوده که فهمیده ام علاقه ای به درس ندارم. شما که فکر نمیکنید من عجیب و غریبم؟ آدم از هرچیزی اشباع شود خسته می شود، حداقل آدم هایی که اندکی تنوع طلب اند. باور کنید که من هنوز از ریزپردازنده ترم قبل خالی نشده ام و گمانم ظرفیت درسی ندارم. امروز حس درس گریزی از سالن مطالعه پرتم کرد به استخر و از آنجا به آشپزی و حالا روی تخت و عصر احتمالا پارک. به نظر,نامه دوم,نامه دوم لاتاری,نامه دوم منتظری به امام,نامه دوم زیباکلام به شریعتمداری,نامه دوم زیباکلام,نامه دوم زيباكلام به شريعتمداري,نامه دوم زیباکلام شریعتمداری,نامه دوم لاتاری 2015,نامه دوم صادق زيباكلام ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها