نامه چهارم

ساخت وبلاگ
سلام بابای عزیزم
چقد خوبست که میتوانم برایتان بنویسم و چقد خوبتر که میتوانم هر چه میخواهم بنویسم.
اول بگویم که چقدر این روزها فکرم مشغول و گرفتار است. چرا زندگی بعضی وقتا اینقدر پیچیده می شود؟ جاده زندگیم پر پیچ و خم شده. اول وارد دو راهی "ارشد بدهم یا ندهم" میشوی. بعد اگر به جواب مثبت بروی به دو راهی "کنکور" میرسی. اگر جواب منفی بدهی وارد دوراهی "شانس ارشد مستقیم" خواهی شد که آن هم پیچ و خم دارد. امنیت، شبکه، معماری. خب من ِ دانشجوی ِ کارشناسی ِ طفلکی، از کجا بدانم کدام بهتر است و با کدام احتمال حساب کنم که شانسم در کدام بیشتر است. و ته همه اینا هم به من ِ ترم یک ِ معدل ۱۴ میرسم و چند فش نثارش میکنم که مرا به اینجا رساند و دست زیر چانه میگذارم و دوباره به اول دو راهی برمیگردم.
بگذریم. این روزها بدجور دلم هوس ِ هر چه کتاب غیر درسی است میکند. درس را ول میکنم و میشینم کتاب میخوانم. گزارش کارآموزی را هم در کنج لپ تاپ رها کرده ام. آخر پاییز و درس اصلا تناسب جالبی نیست! دیروز هم، همراه کودک درونم به مرکز تبادل کتاب رفتیم و هر کار کردم نمیتوانستم از بخش کودک و نوجوان بکشمش بیرون! کمی لجباز است. دست آخر هم ۵ تا برای او و یکی برای خودم خریدم:
حرف های بیشتری برای نوشتن دارم. اما میخواهم دختر خوبی باشم و زود بخوابم. به کودک درونم قول داده ام که اگر صبح زود بیدار شدم و درس خواندم عصر برایش رامونا بخوانم. آخ که چقدر سحرخیز بودن غمناک است.
دوستدار شما، دختر قرقرویتان

 

پ.ن: لعنت به این بلاگفا و خرابیای تموم نشدنیش-_-

Memento...
ما را در سایت Memento دنبال می کنید

برچسب : نامه چهارم نهج البلاغه,نامه چهارم مریم حیدرزاده,نامه چهارم نوری زاد,چهارمین نامه اوباما به,هفته نامه چهارم دی فومن,واژه نامه چهارم ابتدایی,پاسخ نامه چهارمین المپیاد نانو,شرح نامه چهارم نهج البلاغه,لغت نامه چهارم,نامه نمایندگان چهارمحال, نویسنده : 6deardiary20s5 بازدید : 231 تاريخ : دوشنبه 12 مهر 1395 ساعت: 0:16