23 اکتبر 2023

ساخت وبلاگ

+ آخر هفته آرومی بود. رفتیم هایکینگ با ن و ح. هوای خنک و کمی آفتابی درست پاییز مطبوع بود. هرچند که بادهای گاه و بیگاه نتیجش این شد که من الان سرماخورده اینجا نشسته باشم. یکشنبه با گلو درد بیدار شدم و بعد ازینکه با الف رفتیم دوچرخه سواری، فهمیدم بله، بدنم داره کم میاره و نرمال نیست و خستگی شدیدی حس میکردم. استراحتای مکرر داشتیم اما راضی نشدم که از مسیری که تو ذهنمون بود کمتر بریم و تهش 50 کیلومتر رو تموم کردیم. اما درست قبل رسیدن به خونه از شدت خستگی گریم گرفته بود و از درون حالم خنده دار هم بود و الف هم میخندید. بقیه یکشنبه به غذا پختن و مرتب کردن و استراحتای بینشون گذشت. دوست داشتم یوگا کنم که نشد و به جاش امشب میکنم.

+ امروز با استادم جلسه داشتم بعد مدتها و یکم استرس گرفتم. اما استرس طبیعی. قرار شد تز رو تا فردا براش بفرستم و بعدشم تو بازه دو ماه بعدی همه کارای دفاع و تموم کردن دو تا پروژه که رو دست مونده هم بهش اضافه شد. یه ذره باید متمرکزتر کار کنم تا با این برنامه پیش برم. ببینم چی میشه.

Memento...
ما را در سایت Memento دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6deardiary20s5 بازدید : 48 تاريخ : جمعه 5 آبان 1402 ساعت: 8:53