اضطراب

ساخت وبلاگ

- یه جور اضطرابی که تجربه می‌کنم اینه که چیزی یادم رفته باشه. یه کاری، حرفی، ایمیلی. برای همین به انواع و اقسام نوت برداری جاهای مختلف متوسل میشم. یه اضطرابی که جدیدا دارم اینه که یهو فک میکنم تو بیگ پیکچر زندگیم کجام. اصن همچین پیکچری دارم یا نه؟ الان مثلا بهترین کاری که باید بکنم چیه؟ کامن سنس اینکه تو مسیر پیش میرمو مثل قبل ندارم. دلیلشو شاید بدونم. اضطرابای وارد شده از پی اچ دی و حسای بد زیادی که باهاش همراه میاد و جبهه مخالف ذهنم که تلاش میکنه باهاش بجنگه پس موقتا فراموشش میکنه. وقتی که فرشو برمیداری میبینی به به! همه اون زشتیا رو قایم کرده اون زیر. خلاصه این تضاد درونی رو حس میکنم.

- خیلی بده. واقعا دوست دارم یه تراپیست باهوش داشته باشم. ازینکه با تراپیستای احمق و هوش معمولی و کار معمولی حرف بزنم خسته‌ام.

- دلم شدیدا سفر میخواد. به هر جا. بیشتر فرانسه. بعدش ایتالیا. بعد کارائیب (باورم نمیشه بعد دیدن دزدان دریایی کارائیب هم نفهمیدم کجاست و تازه به این پی بردم:))). بعدش کره یا ژاپن. ترکیه. دبی حتی کمی. آلمان شرقی یه جا پرت تو ناکجااباد:-؟ متاسفانه فعلا برنامه سفر نمیتونیم داشته باشیم. احتمالا بعدی برام ایرانه. اما وای ازون ذوقای قبل سفر. چقدرررر دلم میخواد.

Memento...
ما را در سایت Memento دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6deardiary20s5 بازدید : 58 تاريخ : پنجشنبه 18 آبان 1402 ساعت: 14:52